سوآپ درلغت به معنای : معامله پایاپای ، معاوضه ، مبادله کردن ، جایگزین کردن ، جانشین کردن و ... اما در اقتصاد دو دهه گذشته ما یعنی پنجره ای برای کشورهای شمالی دریای خزر که به علت عدم دسترسی به آب های آزاد و کم شدن وابستگی به روسیه به دنبال راهی برای صادرات نفت خام بودند.در سال 1375 قراردادی بین ایران وقزاقستان به امضاء رسید که براساس آن روزانه 40 هزار بشکه نفت خام سبک از قزاقستان با کشتی های نفتکش در پایانه ای در بندر نکار تخلیه و این نفت به علت مسیر هموار پالایشگاه های تهران و تبریز تحویل می شد و در عوض به همین مقدارنفت خام سبک، ایران در خلیج فارس جهت شرکای تجاری قزاقستان تحویل آنان می شد . توقف سوآپ فرآورده های نفتی در سال 1389 از اقدامات تعجب آور و نسنجیده وزارت نفت بود که ضربات جبران ناپذیری را به موقعیت استراتژیک ایران به عنوان مسیر امن ترانزیت انرژی وارد کرد.
پس از توقف سوآپ توسط ایران، بازارهای ما از دست رفت و کشورهای حاشیه دریای خزر به دنبال مسیر جدید ، عرضه محصولات نفتی خود از سایر مسیرها به بازارهای بین المللی رفتند. در روزهایی که ما به دنبال ثابت کردن مسئله ‹‹سوآپ ›› یا ‹‹شوآپ›› بودیم .کشور ترکیه توانست از طریق جلب اعتماد کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده نفت و گاز، موقعیت خود را به عنوان مسیر ترانزیتی امن و باثبات تحکیم کند. با روی کار آمدن دولت یازدهم و آشکار شدن فرصت سوزی های ناشی از توقف سوآپ، احیای این شیوه مبادله فرآورده های نفتی مورد توجه مدیران نفت از همان روزهای اول قرار گرفت. زنگنه که در دوران پیشین وزارت خود به موضوع تقویت سوآپ توجه ویژه داشت، پس از ورود به وزارت نفت نیز تقویت سوآپ را در دستور کار خود قرار داد. مذاکراتی را برای بازگرداندن مشتریان قدیمی و یافتن شرکای جدید آغاز کردند.در همین زمینه گفتگویی با سید غلامحسین حسنتاش عضو هیئت علمی موسسه مطالعات بین الملل انرژی داشته ایم که به شرح ذیل می باشد:
فواید سوآپ برای ایران چیست ؟
بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی چندین جمهوری از شوروی سابق جدا شدهاند که کشورهائی اصطلاحا بسته در خاک ،(Land lock) هستند یا به عبارت دیگر دسترسی به آب های آزاد بینالمللی ندارند. جمهوریهای آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان که دارای منابع عمده نفت و گاز نیز هستند از این جملهاند. این کشورها برای صادرات مواد خام و از جمله نفت و گاز خود نیازمند به عبور از کشورهای دیگر هستند و در عین حال با توجه به سوابقشان با روسیه، علاقمند بودهاند که روسیه تنها مسیرشان به بازارهای جهانی نباشد و مسیرهایشان را متنوع کنند، این مسئله موقعیت خوبی را برای ایران ایجاد میکند، چون ایران یکی از بهترین مسیرهای رساندن مواد صادراتی این کشورها به بازار جهانی محسوب میشود. در مورد نفتخام طبیعتا بدلیل فاصله این کشورها از بازار آزاد جهانی و نداشتن دسترسی مستقیم به آبهای آزاد، نفتخامشان ارزانتر است. یعنی حداقل این است که هزینهحمل نفت برای رساندن به بازارهای آزاد از قیمت نفت اینها کم میشود و حتی گاهی بیشتر از هزینه حمل. از سوی دیگر در ایران تمام میادین نفتی در جنوب هستند و بیشترین ظرفیت پالایشی در شمال کشور است. معنای سوآپ یا جایگزینی این است که ما میتوانیم نفتخام ارزانتری را از جمهوریهای همسایه شمالی بخریم و در پالایشگاة های شمالی مان استفاده کنیم و نفتخام و معادل آنرا در جنوب به قیمت گرانتر (حداقل به اندازه هزینه حمل و حتی بیشتر)، به آنها تحویل بدهیم و در واقع ما در اینصورت از موقعیت جغرافیائیمان استفاده کردهایم و بدون اینکه حملی را انجام داده باشیم، هزینه حمل را از ایشان گرفتهایم. خوب چنین کاری منطقا نمیتواند بد باشد و استفاده از مزیت جغرافیائی کشور برای کسب درآمد است.
چرا سوآپ در این چند سال موفق نبوده است؟
یک مقدار به تحریم برمیگردد و اینکه قزاقستان و ترکمنستان نفت کافی به ایران نمیدهند. یک مقدار هم به دلیل برخورد نامنظم ایران در این بخش است. مشتریان وقتی برخوردهای متفاوت را از ما میبینند منتظر نمیمانند. معتقدم سوآپ، علاوه بر مسایل مالیاش، فرصتهای دیگر هم برای کشور ایجاد میکند.
آیا با نظر وزیر وقت نفت (میرکاظمی) در زمینه توقف این طرح که باعث اعلام آمار دروغی تولید از سوی شرکت نفت می شد، موافق هستید؟
اگر ایشان چنین چیزی گفته باشند خیلی جالب است چرا که اولا- ایشان وزیر نفت بودهاند و رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت و مدیرعامل شرکت نفت را ایشان تعیین کردند و علیالقاعده میباید به همه چیز اشراف داشته باشند. خوب چطور ایشان نمیتوانستند جلوی آمار دروغ را بگیرند؟ ثانیا- مقطع وزارت ایشان دقیقا مقطعی بوده است که تحریمهای نفتخام در حال تشدید بود اما شعار دولت و وزارت نفت این بود که تحریمها روی تولید و صادرات ما تاثیر نداشته است و به دستور ایشان آمارهای تولید شرکت نفت خیلی بیشتر از واقع به اوپک گزارش میشد و در دوره ایشان انتشار خیلی از آمارهای عادی را ممنوع کردند که این مسئله افشا نشود، بگذریم که این کار نوعی سطحینگری بود و من در همان زمان یادداشتی نوشتم که مراجع بینالمللی همه آمارهای تولید ما را دارند و این خلاف گوئی فقط اعتبار کشور را مخدوش میکند، به هرحال در راستای همان سطحنگری، اضافه کردن عدد سوآپ یا نفت تعهدی، به تولید شرکت نفت میتوانست به اهداف ایشان برای بیشاز واقع نشان دادن تولید نفت کشور کمک کند. بنابراین این حرفها خیلی عجیب بنظر میرسد و تعارضهای عجیبی را نشان میدهد.
علت توقف این طرح از سوی مدیران وقت وزارت نفت؟
البته اینکار نه بدستور مدیران وقت شرکت نفت بلکه صرفا بدستور آقای میرکاظمی انجام شد و اغلب مخالف بودند و علت را بهتر است از خودشان بپرسید. اما یکبار ظاهرا ایشان گفته بودند که قیمتهای خرید و فروش اجحافآمیز بوده است. عرض بنده این است که قیمت خرید از ترکمنستان یا قزاقستان که قطع و یقین نمیتوانست از قیمت فروش معادل آن از خارک منهای هزینه حمل کمتر باشد چون چنین چیزی همان روز اول تابلو میشد. ممکن است کسی بگوید که آن شرکت واسطه که نفت این ها را میخرد و به ما میدهد خودش هم سود زیادی میکند و می شود بازهم ارزانتر خرید. این حرف میتواند درست باشد اما معنایش ضرر ایران نیست معنایش کمتر شدن سود است و راه برخوردش هم توقف نیست راهش مذاکره و چانهزنی است برای بیشتر کردن سود است.
به نظر شما توقف این طرح چه ضررهایی برای ایران داشته است؟جایگاه ایران دستخوش چه تغییراتی شد؟
ایران بهترین موقعیت را برای سوآپ و ترانزیت دارد.وقتی یک نفر شب می خوابد و صبح بیدار می شود و براساس اطلاعاتی ناقص تصمیمی ناگهانی می گیرد که به اعتبار کشور لطمه می زند ، ما این فرصت ها را از دست می دهیم.به نظر من عمدهترین ضررش بیاعتبار شدن کشور در تعهدات بینالمللی خود و فرصتسوزی است که موجب میشود کسی دیگر به این سادگی به ما اعتماد نکند و دنبال راههای دیگر بگردد و ما فرصتها را از دست بدهیم. تعامل منطقی با جهان و استفاده از فرصت های بین المللی مستلزم نظم و انضباط در برخورد با کشورهای دیگر و ایجاد اعتبار برای کشور است.
به نظر شما شکایت شرکت های طرف قرارداد با ایران چه سرانجامی خواهد داشت؟
اگر قرارداد معتبر بینالمللی داشته باشند طبعا خسارت خواهند گرفت.
چگونه می توان بازار از دست رفته از طریق سوآپ را دوباره بدست بیاوریم؟
با همکاری وزارتین نفت و خارجه و با یک دیپلماسی فعلا باید این اعتماد را برگرداند.
به نظر شما با سایر کشورهای صاحب نفت مثل عراق و کردستان عراق هم می توان از طریق سوآپ وارد شد؟
در مورد نفتخام بعید میدانم البته قابل بررسی است چون نیاز به خطوط لوله دارد ومسیر کوهستانی است که ممکن است اقتصادی نباشد و آنها هم مشکلی در مورد نفتخام ندارند، ولی در مورد فرآوردههای نفتی و میعانات گازی هم اکنون هم سوآپ و ترانزیت خصوصا از کردستان عراق از طریق ایران انجام میشود و به هرحال همانطور که اشاره کردم موقعیت جغرافیائی ایران بعنوان محل وصل بسیاری از کشورهای همسایه به آبهای خلیج فارس ودریای عمان، مزیتی است که باید از آن استفاده و کسب درآمد کرد و علاوه بر این که روابط کشورها را هم تحکیم میکند. بنابراین خصوصا اگر شرایط بینالمللی کشور بهتر شود میتوان برای آن برنامه راهبردی داشت.
* ابوذر منصوری